تیوا ویدیو های جالب درباره سایت موضوعات مطالب اخیر ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشیو وبلاگ آمار وبلاگ
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]() پ نه پ های خنده دار و سوژه اسفند
مجموعه : مطالب طنز
![]() پ نه پ های خنده دار و سوژه اسفندپ نه پ های جالب و خنده دار * دارم از در دانشگاه میرم داخل نگهبان میپرسه کلاس داری * پ نه پ های جالب و خنده دار * به یارو میگم قالپاق ریو دارین؟ * پ نه پ های جالب و خنده دار * عاقا دیروز تو پارک داشتم کتاب میخوندم که ییهو یه نفر اومد و پرسید شما داری کتاب میخونی؟ * پ نه پ های جالب و خنده دار * چند بار پشت سر هم میرم دستشویی.. * پ نه پ های جالب و خنده دار * سر کلاس خوابیده بودم استادمون اومد گفت: خوابیدی؟
ب دوستم میگم دیروز داشت راز بقا نشون میداد شیره حمله کرد گورخره رو گرفت.. * پ نه پ های جالب و خنده دار * رفتم آزمایش ادرار یارو میگه ادراره میگم : پ نه پ سكنجبین برو كاهو بیار بزنیم توش بخوریم * پ نه پ های جالب و خنده دار * یه کتاب دستم بود داشتم میخوندم،دوستم گفت داری درس میخونی ؟؟ * پ نه پ های جالب و خنده دار * رفتم سر پست همکارم میگه شیفتی؟ * پ نه پ های جالب و خنده دار * رفتیم کوه هوا هم خیلی سرده به دوستام میگم چوب جمع کنین منبع : پارس ناز نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جوک های طنز و خنده دار برای کودکان
مجموعه : مطالب طنز
![]() جوک های طنز و خنده دار برای کودکانبرای اینکه خنده را روی لبان کودکان خود بیاورید می تواند برای آنها جوک کودکانه تعریف کنید تا حسابی شا شوند و بخندند.بچه ها درود امروز هم با هم قراره حسابی بخندیم پس با من همراه باشید.
تقویم:
شباهت:
امرار معاش و نویسندگی: محسن، از راه نویسندگی. سعید چه می نویسد؟ محسن: هر ماه به پدرم نامه می نویسد تا برایش پول بفرستد.
پیش بینی ناهار و شام:
انشا: معلم از او پرسید: چرا نمی نویسی؟ دانش آموز جواب داد : نوشته ام. معلم دفتر وی را گرفت و نگاه کرد نوشته بود به دلیل بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد.
منبع: tebyan.ne نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط :
مجموعه : مطالب طنز
![]() نوشته طنز فرار از مدرسه با دلایل موجهبرای فرار از مدرسه شما چه بهانه هایی دارید؟ همیشه در مدرسه ها بچه های بازیگوش هستند که گاهی از مدرسه فرار می کنند. مدرسهرفتن یعنى چى، سوفیا؟ به جان میدون دوم، اگر فردا تو با من ازدواج كنى و من حالت باباها را پیدا كنم، امكان ندارد بچهمان را بفرستم مدرسه. چرا؟ به ١٠ دلیل.
١- بچه درس میخواند كه آیندهاش را تضمین كند. درحالىكه الان هر كى خواسته آیندهاش را تضمین كند، دنبال ضمانت و سند است. من هم كه سند ندارم و نمیتوانم ضامن بشوم، پس این دلیل اول.
٢- الان هر كى درسخوانده، فرار مغزها شده. اگر بچه ما فرار مغزها نشد چى؟ یعنى مغز ندارد؟
٣- میدانى چرا همه مثل هم رانندگى میكنند، آن هم بد؟ و همه گند میزنند به طبیعت؟ و همه توى صف وانمىایستند؟ و همه اختلاس میكنند؟ و همه جاى ساختن كشور، آینده خودشان را میسازند؟ نمیدانى؟ چون همه عین هم رفتند مدرسه و عین هم چیز یاد گرفتهاند.
من بچهام را مدرسه نمیفرستم كه یاد نگیرد به كشور آسیب بزند و اگر هم خواست آسیب بزند، مدل خاص خودش عمل كند، نه مثل همه. عین خاورى كه خارج درس خواند.
٤- بچه را ١٢ سال بفرستم مدرسه كه بعد برود دانشگاه و بعد بیكار بشود و بیكارى هم كه پدر اعتیاد است. عمرا. بچه را بفرستم بازار الان كار كند، بعد از ١٠ سال، جاى اینكه دنبال كار بگردد، همه این تحصیلكردهها مىآیند براش كار میكنند.
٥- هم صبح زود بفرستمش مدرسه، هم شب مجبورش كنم كلى مشق الكى بنویسد؟ آزار دارم؟ نچ. نمیفرستمش مدرسه.
٦- بچه برود مدرسه كه چى بشود؟ هیچى. خب نرود مدرسه و هیچىبودن را به صورت تجربى یاد بگیرد، نه علمى.
٧- ما رفتیم مدرسه سواد یاد بگیریم كه نگذاریم حقمان را بخورند، كه خوردند و الان با اینهمه اختلاس و فساد مالى و املاك نجومى و حقوقهاى نجومى، ما كماكان زیر خط فقریم و روزنامه میخوانیم افسرده شدهایم. بچه اگر نرود مدرسه، همیشه خوشحال است.
٨- والله ما بچه بودیم میگفتند درس بخوانید فردا موقع ازدواج مدرك داشته باشید. الان موقع خواستگارى، سوئیچ ماشینت را كه بگذارى روى میز، مهمترین مدرك است.
٩- باباى تو سوفیا، خودش سواد ندارد و صلاحیت من را كه اینهمه باسوادم، براى ازدواج با تو تأیید نمیكند. بچه درس بخواند كه فردا یكى مثل باباى تو بیسواد، صلاحیتش را براى عاشقى و خواستگارى رد كند؟
١٠- سوفیا، وقتى من جاى اینكه درس پس بدهم، همهاش مجبورم جواب پس بدهم؟ از همان اول هى بله قربان، بله قربان میگویم كه راحت جواب پس بدهم.
وصیت: سوفیا من دوستت دارم، اما اگر كودكآزارى داشته باشى و فردا بچه را بفرستى مدرسه، من هم اختلاس میكنم. حالا ببین. منبع : پارس ناز نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شعر طنز و شوخی خنده دار شب یلدا
مجموعه : مطالب طنز
![]() شعر طنز و شوخی خنده دار شب یلداشب یلدای پاییزی هم نزدیک است و درباره آن شعری داریم زیبا و طنز و خواندنی که می توانید آن را در زیر مشاهده کنید.
شب یلدا کـــه رفتم ســــوی خـانه گرفتـــــــم پرتقـــــــــــــال و هندوانه
گـــــــز و خربوزه و پشمک که دارم ز هــــــــر یک خاطراتی جــــــاودانه
به گوشم می رسد از دور و نزدیک نوای دلکـــــــــش چنگ و چغــــــانه
ادامه مطلب رو از دست ندید . . !
پس از صرف طعام و چــــای و میوه تقاضــــــــا کردم از عمّـــــــه سمانه
چه خوش میگفت و ما خوش میشنیدیم پس از ایشان مرا گـــــــل کرد چانه
عیالم گفت:خواهــــــــــان منی تو و یا خواهــــــــان آن مست چمانه؟
نمی دانی چه بلوایی به پـــــا شد از آن گفتــــــــــــــــار پاک و صادقانه
خلاصه آنچنــــــــــــــان آشوب گردید کـــــــــه از ترسم برون رفتم ز خانه
و آن شب در به روی مــن نشد باز شدم چـــــــــون مرغ دور از آشیانه
نمی دانم پس از آن نامــــــه دیگر عیالم کینه بــــــــــــا من داره یا نِه منبع : پارس ناز نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||